ربودن باطبی

دکتر نوری زاده

نگران باطبی هستم. چون میدانم زندان الیاس محمودی رئیس حفاظت اطلاعات قوه قضائیه چگونه زندانی است. باطبی کار بزرگی کرد که فقط از دلاورانی چون او بر میآید. او در مرخصی استعلاجی بود و زمانی که فرصت یافت به دیدن آقای لیگابو نماینده ویژه دبیرکل سازمان ملل در مورد آزادی اندیشه و بیان برود، تنها به ذکر دردهای خود کفایت نکرد، بلکه اسامی بیش از سی تن از زندانیان سیاسی را که اغلب آنها از دانشجویان واهل نظر هستند در اختیار لیگابو گذاشت و همچنین برای او به تفصیل جریان شکنجه های روحی و جسمی که نسبت به دانشجویان و دگراندیشان اعمال میشود تا آنها را وادار به شرکت در مصاحبه های تلویزیونی و قرائت اعترافنامه هائی که حسین شریعتمداری و دستیارش صفار هرندی نویسندگان آن هستند، بکنند بازگو کرد. باطبی به لیگابو گفت که بچه های معصوم دانشجو را به بندی میبرند که ساکنان آن متجاوزین به عنف و منحرفان و معتادان و متهمان به ارتباط نامشروع با اقارب خود هستند. باطبی گفته بود که چرا دو دانشجو پس از آنکه مورد تجاوز قرار گرفتند خودکشی کردند... یادآور شد سعید مرتضوی مسئول قتل دکتر زهرا کاظمی چگونه او را به دفعات تهدید کرده که به بند متجاوزان جنسی، تحویلش میدهد تا به بیماری ایدز مبتلا شود...
بعد از گفتگو مرتضوی که از طریق شنود محل گفتگو از همه حرفها باخبر بود، به یکی از شرکایش در مافیای قوه قضائیه یعنی الیاس محمودی جنایت پیشه گفته بود نباید این پسره را راحت گذاشت. در جریان قتل دکتر زهرا کاظمی نیز عوامل الیاس محمودی یعنی جعفر نعمتی و محمدالله بخشی و حاج میثم به یاری سعید مرتضوی آمده بودند. عوامل الیاس محمودی، باطبی را در نزدیکی منزل یکی از دوستانش ربودند. و بعد به خانة نامزد او ریختند و با وحشیگری خانواده او را مورد تهدید و ارعاب قرار دادند و بعد دختر جوانی را که عاشقانه احمد باطبی نماد نسل پایدار و پویای جوان ایران را دوست دارد، ساعتها زیر فشار و آزار قرار دادند. من برای باطبی نگرانم. جنایتکارانی چون الیاس محمودی که توسط دوست و شریک تجاری اش همان «کیکو» معروف به سازمانهای جاسوسی بین المللی وصل شده است و سعید مرتضوی خواب بدی برای باطبی دیدهاند. مرتضوی که مانع از دیدار علیجانی، رحمانی و عباس عبدی با لیگابو شد چون میترسید اسرار جنایتش فاش شود، حالا که باطبی بسیاری از سیاهکاریهای او را روی پرده ریخته است مصمم شده صدای باطبی را برای همیشه خاموش کند و بیآزرمی را به جائی میرساند که پدر دردمند باطبی و خانواده نامزد او را نیز تهدید میکند. وقت سکوت و مماشات نیست باید برای نجات باطبی جنبید